فهرست مطالب
ماهنامه سیاحت غرب
پیاپی 114 (بهمن 1391)
- 128 صفحه، بهای روی جلد: 45,000ريال
- تاریخ انتشار: 1391/12/15
- تعداد عناوین: 13
- ارتباطات و رسانه
-
صفحه 5
رسانههای جمعی از طریق تاکید کردن بر ترس و آینده نامشخص، تروریسم را ترویج میدهند. سازمانهای خبری برجسته امریکا تغییرات عمده در سیاستگذاری داخلی و خارجی این کشور را اصولا گزارش نکرده و آن را به چالش نکشیدهاند. با وجود این که روابط طولانی بین ترس و جرم در امریکا وجود داشته است، نقش رسانههای جمعی امریکا در ترویج ترس، از 11 سپتامبر سال 2001 که ایالات متحده توانست تروریسم بینالمللی را «کشف کند»! اهمیت بیشتری یافته است. تحلیل کیفی و عمیق رسانهها نشان میدهد تصمیمگیرندگان سیاسی، خیلی سریع راههای تبلیغاتی را در راستای تاکید بر حمایت داخلی از نقش جدید امریکا در رهبری جهان منطبق سازند. این راههای تبلیغاتی به عنوان بخشی از پروژه قرن جدید امریکایی1 تهیه شدهاند. همچنین این پیامها با گفتمان پیشین مربوط به جرم ترس مخلوط شدهاند که ممکن است آن را به عنوان ارتباط نافذ، آگاهی نمادین و انتظار خطر و خطرپذیری جزو ویژگی محوری زندگی روزمره قلمداد کنیم. سیاستمداران با هدایت نمادها و تصاویر انتقادی، تروریسم را به عراق، ایمان مسلمانان و تعداد بیشماری از ملتهای غیر غربی ربط میدهند تا بدین وسیله، از نظر استراتژیکی، ترس را ترویج دهند و با استفاده از اعتقادات و تصورات بینندگان درباره خطر، خطر کردن و ترس، به اهداف خاص خود از جمله گسترش کنترل اجتماعی دست یابند.
کلیدواژگان: ترس، رسانه های جمعی، تبلیغات، تحلیل کیفی رسانه، کنترل اجتماعی -
صفحه 37
نگارنده در این مقاله میکوشد به این حقیقت اشاره کند که در دنیای امروز بسیاری از مسایل ذاتا از اهمیت والایی برخوردارند، اما دنیای تبلیغات، رسانه و سیاست آنها را به گونهای برای مردم جلوه میدهد که گویی پیش پا افتاده و بیاهمیت هستند. مولف از این رویه با عنوان ناچیزانگاری، پیش پا افتادگی و سادهسازی یاد میکند. بر اثر عوامل یاد شده، گرایش به سادگی در میان توده مردم رواج مییابد به گونهای که هر چیز مهمی برای آنها ساده و کماهمیت تلقی میشود و در عوض، برخی موضوعات کم اهمیت در کانون توجه قرار میگیرند.
کلیدواژگان: ناچیزانگاری، پیش پا افتادگی، ساده سازی، استیلا، رسانه، تبلیغات - فرهنگ و اجتماع
-
صفحه 41
نویسنده در این مقاله با برشمردن نمونههایی از جوامع مختلف تاکید میکند که بیش از هر چیز دیگری، این شرایط محیطی و خواست صاحبان قدرت است که بر اذهان و اعمال افراد تاثیر میگذارد. امروزه صنعت سرگرمی یکی از آن ابزار و شرایط محسوب میشود؛ صنعتی که با ترویج خشونت به تربیت اذهان پرداخته و آنان را به سمت کشتار انسانهای بیگناه سوق داده است.
کلیدواژگان: فرهنگ، خشونت، پیام های رسانه ای، اسلحه، سرگرمی -
صفحه 45
این مقاله، حاصل یافتههای شخصی نویسنده در خانوادهای بدون پدر است. او در این مجال با شرح جزییات زندگی خود و مادرش به واکاوی این نوع خانوادهها میپردازد. از دیدگاه وی، این ساختار جدید خانواده رهآورد انقلاب جنسی است که پیآمدهای ناگواری به همراه داشته است. در اینگونه خانوادهها هر یک از اعضا با کمبودهایی مواجه میشوند، اما تلاش میکنند آن خلاها را با چیزهایی دیگر نظیر وابستگی شدید به اطرافیان پر کنند یا در انزوای خود فرو روند. از طرفی، راهحلهای ارایه شده برای مشکلاتی نیز که این تحول اجتماعی ایجاد کرده، ناکارآمد است.
کلیدواژگان: مادران مجرد، فرزندان، انقلاب جنسی - اقتصاد و سیاست
-
صفحه 55
دولتهای فرصتطلب اروپایی و امریکایی که آمال و آرزوهای خود را در داشتهها و منابع دیگر کشورها میببینند، با طراحی توطیههای گوناگون نظیر وضع قوانین بینالمللی به نفع خود، حمایتهای مالی از حامیان خود و اعمال زور و نفوذ سیاسی برای اجرای بهتر و گستردهتر این قوانین استعمارگرانه، دست به اشغال و نابودی کشورهای مستقل میزنند. زور و خشونت و مداخله نظامی آشکار و پنهان از مهمترین خصوصیات کشورهای امپریالیستی است. آنها با جایگزین کردن قوانین امپریالیستی به جای قوانین بینالمللی و زیر فشار قرار دادن قدرتهای ضعیفتر و به سلطه کشیدن پستهای اجرایی، همچون زالو، خون قدرتهای ضعیفتر را میمکند و روز به روز آنها را به ورطه نابودی نزدیکتر میکنند. همچنین با وضع این قوانین، به ترورها، اعمال زور، شکنجه و بازداشتهای خودسرانه خود مشروعیت میبخشند و با تهدید نظامی، کشورها را زیر سلطه خود درمیآورند.
کلیدواژگان: قوانین امپریالیستی، قوانین بین المللی، دولت های امپریالیستی، توسعه طلبی -
صفحه 60
مولف کتابی که نویسنده مقاله آن را معرفی میکند، به نقش تعیینکننده جناح راست در ایالات متحده برای ایجاد و ترویج اسلامهراسی در این کشور و در فضای سایبری پرداخته است. در این میان، وی به نقش کلیدی برخی نهادها، اشخاص، فیلمها، مسیحیت راستگرایانه، محافظهکاران و صهیونیسم مسیحی، ابتدا در امریکا و سپس در اسراییل [غاصب] و اروپا توجه خاصی دارد. علاوه بر این، به اسلامهراسی به منزله پروژه و صنعتی مینگرد که ساختار و حامیان مالی خاص خود را دارد. شیوه نفوذ اسلامهراسی به سیاستهای کلی و جو غالب این کشور نیز از نظر مولف کتاب دور نمانده است.
نویسنده مقاله ضمن تمجید از کتاب و بستر زمانی مناسب آن برای انتشار و نیز با ذکر برخی جنایات ضد اسلامی در امریکا و بیان سوء استفاده از فضای پس از حملات 11 سپتامبر، با اشاره به نظرهای نویسنده دیگری در کتاب The Nation، این انتقاد را وارد میآورد که چرا مولف کتاب به نقش لیبرالها و دموکراتها در این زمینه توجه نداشته و یک طرف معادله را نادیده انگاشته است. در پایان نیز بر اهمیت و سودمندی کتاب برای فهم کاملی از شیوه پیدایش اسلامهراسی تاکید میکند.کلیدواژگان: اسلام هراسی، صهیونیسم مسیحی، جناح راست آمریکا -
صفحه 67
هر ساله، مردم دنیا مراسم سالگرد 11 سپتامبر را در حالی برگزار میکنند که از واقعیت ماجرا و نقشههای زیرکانهای که موجب وقوع آن شد، درک درستی ندارند. این ناآگاهی همچنان ادامه دارد، حتی در شرایطی که جهان در یازدهمین سالگرد این حادثه، همچنان در آتش «یازده سپتامبرهای جدیدی» میسوزد که از پیش تدارک دیده شدهاند. بزرگداشت سالانه حادثه 11 سپتامبر به سالگردی بینالمللی برای دروغ بزرگ تبدیل شده است.
کلیدواژگان: حادثه 11 سپتامبر، مبارزه با تروریسم - دین، عرفان و معنویت
-
صفحه 72
دغدغه اصلی نویسنده در این مقاله، پاسخ به این سوال است که چرا فرهنگ امریکایی مروج ولخرجی است و مصرفگرایی بیحد و حصر را گرامی میدارد و چرا قناعت که از قدیم الایام فضیلتی والا به شمار میرفت، اکنون امری خندهآور است.
نویسنده در پاسخ به این سوال به کاوش در پیشفرضهایی کهن در فرهنگ غربی از دوران یونان باستان تا دوره سلطه کلیسا میپردازد و شیوه ایجاد ارتباط بین عالم مادی و عالم معنوی را در هر دوره میکاود. سپس به قرن اخیر توجه میکند و نشان میدهد پیشفرضهای نهضت پروتستان چگونه رویکرد مردم به مسایل مادی را عوض کرد و چگونه توانست پیشفرضی غالب در تفکر بنیانگذاران کشور امریکا قرار گیرد. بر مبنای این پیشفرض، کسب ثروت امری ممدوح شناخته میشد، اما قناعت نیز همچنان فضیلت بود. انباشت سرمایه و کالا، مردم را به مصرف بیشتر تشویق کرد. افزون بر این که این مصرفگرایی تنها وجه مشترکی بود که مهاجران به امریکا، با ادیان و آداب و علایق متنوع میتوانستند داشته باشند. به این شکل، مصرفگرایی به مرام مشترک امریکاییها تبدیل شد و به عنوان دین بازار قداست یافت.کلیدواژگان: مصرف گرایی، آیین پروتستان، دین بازار، فرهنگ آمریکا، شبه دین های جدید -
صفحه 91
این مقاله به یکی از وجوه مشترک معنویتگراییهای نوظهور میپردازد و آن را به نقد میکشد. این وجه مشترک، خودمختاری افراد در مسایل معنوی است. در معنویتگراییهای جدید با عنوان زندگی اصیل یا «زیستن زندگی خود» یا با تعبیر «خودت انجامش بده»، این ایده به ظاهر مترقیانه را ترویج میکنند که فرد تنها با توسل به یافتههای خود میتواند دردهای معنویاش را درمان کند. نویسنده، ریشه این نگرش را در اندیشه بنیانگذاران نهضت پروتستان میداند که در مقابل سلطه کلیسا به نفی مرجعیت رسمی دین پرداختند. این امر سبب شد تا مردمان عصر حاضر دیگر هیچ نوع مرجعیتی را در امور دینی و معنوی نپذیرند و به شکل خودمختار به مسایل معنوی خود بپردازند. نویسنده با بیان مثالهایی سعی میکند پیآمد این نوع نگاه را در امور معنوی نشان دهد و بگوید که در امور معنوی، بدترین معلم انسانها، نفس آنهاست؛ چرا که به هوا و هوس همیشه متمایل است و به فرمانهای معنوی آن نمیتوان اعتماد کرد.
کلیدواژگان: معنویت گرایی عصر جدید، خودمختاری معنوی، مرجعیت معنوی، نهضت پروتستان - علم، آموزش و تکنولوژی
-
صفحه 96
در صد سال گذشته، تاریخ آموزش امریکا شاهد تحولاتی پر خطا و غفلت بوده است که عمدتا شخصیتهای بانفوذ مالی، علمی و دانشگاهی در آنها دخیل بودهاند. هدف این تحولات، یکسانسازی و تبدیل دانشآموزان به آدمکهای ماشینی قابل کنترل، نظارت بر نظم نوین فنسالارانه و محدود کردن آزادی فردی و تفکر مستقل آنهاست. نمونه این امر، مشارکت بنیاد بیل گیتس و آکادمی خان در امر آموزش است که یکی از اهداف پنهانی آنها، کنترل دانشآموزان با استفاده از نرمافزارهای رایانهای است. یک موسسه آموزشی برخط با هزینه بنیاد بیل و ملیندا گیتس4 در پی ارایه و اداره یک برنامه آموزشی جهانی واحد و مناسب برای همه است. این راهبرد همراه با طرحهایی که همواره در طول تاریخ وجود داشتهاند، برای تبدیل بیش از پیش آموزش از حالت بومی به نظم فنسالارانه بینالمللی واقعا مناسب است. شیوه دیگر یکسانسازی، استفاده از روانشناسی تجربی مطرح شده به وسیله ویلهلم وونت در امر آموزش بوده است. جان دیویی به عنوان وارث علمی روانشناسی تجربی، شیوه ترقیگرایی ابزاری را ابداع کرد که تحولات عظیمی از جمله تغییر ماهیت فکری و تضعیف اراده سیاسی در راستای کنترل بیشتر دانشآموزان را به وجود آورد.
کلیدواژگان: آموزش، کنترل، یکسان سازی، تغییر ماهیت، آدمک ماشینی -
صفحه 107
-
صفحه 115